قونیه، شهر مولانا
به روز رسانی در22 July 2024
3 دقیقه
مولانا، شاعر و فیلسوف بزرگ پارسی که آثار ادبی و عرفانی بسیار غنی و ارزشمندی را به زبان فارسی به جای گذاشته، دارای طرفداران زیادی در سراسر جهان می باشد. این شاعر نامدار که بخش مهمی از زندگی خود را در ترکیه سپری کرده، هرساله در روز وفات وی مراسم بزرگداشت مولانا در قونیه به عنوان یکی از رویدادهای فرهنگی و مذهبی مهم این کشور، برگزار می گردد.
مولانا جلال الدین محمد بلخی (رومی)، با نام کامل «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» فیلسوف و شاعر پارسی گو، سال 604 هجری قمری در شهر بلخ که در آن زمان جزئی از ایران بود، متولد شد. پدر وی «بهاءالدین ولد (Baha al-Din Valad)» مردی عارف و از بزرگان صوفیه بود و مولانا نیز مانند پدرش، به عرفان علاقه مند شده و راه او را در پیش گرفت. آشنایی مولانا با «شمس تبریزی»، نکته عطف زندگی وی بود؛ بدین صورت که مولانا فردی بسیار مذهبی و متعصب بود و پس از علاقه شدیدی که به شمس پیدا کرد، بیش از پیش به عرفان و سیر و سلوک عرفانی روی آورد.
این علاقه تا حدی بود که باعث حسادت اطرافیان و مریدان مولوی شده و شروع به آزار و اذیت شمس کردند، تا جاییکه شمس چندین بار شهر را ترک کرد و در نهایت، رفته و دیگر هرگز بازنگشت. بعد از شمس، مولانا غمگین شده و بیشتر وقتش را در خلوت و سماع گذراند تا اینکه با «صلاح الدین (Salah-Eddin)» که مردی زاهد بود، آشنا شد و سرگشتگی و بی تابی خود را با همنشینی وی آرام کرد؛ این همنشینی، زمینه ساز خلق اثر برجسته و گران بهای مولانا، یعنی «مثنوی معنوی» شد.
به طور کلی، مولانا یک شاعر، فیلسوف، عارف، عالم و متکلم بزرگی بود که مورد توجه و احترام همه مردم، فارغ از هر نژاد و مذهبی بوده و با اشعار و نوشته های خود، تاثیر بسیاری بر فرهنگ و ادب داشته است. از این رو، هر ساله بازدیدکنندگان فراوانی از سراسر جهان در مراسمی که برای بزرگداشت مولانا در قونیه برگزار می گردد، شرکت کرده و به پاس گسترش دیدگاه انسان گرایانه و تعالی بخش وی، این روز را با شور و شوق بسیاری جشن می گیرند.
گفتنی است، بنا بر روایات و برخی مستندات تاریخی، خانواده مولانا در زمانی که وی سن کمی داشت، به دعوت «علاءالدین کیقباد بن کیخسرو (Ala ad-Din Kayqubad ibn Kaykhusraw)» یازدهمین سلطان سلجوقی، در سال های بعد از 617 هجری قمری به آناتولی مرکزی و حدود یکصد کیلومتری جنوب شرق قونیه امروزی، در مکانی که پیش تر «لارنده/قرامان (کرمن – Laranda/Karaman)» خوانده می شد («کرمن» امروزی)، مهاجرت کردند؛ این شهر که در آن دوران جزوو سرحدهای ایران و به عنوان پایتخت «سلجوقیان روم» شناخته می شد، با تداوم اقامت خانواده مولانا در این شهر و بعدها قونیه، موجب شد تا جلال الدین محمد بلخی، به «رومی» نیز شهرت پیدا کند.
قونیه/کنیا/کونیا (Konya)، یکی از اولین و قدیمی ترین سکونتگاه های بشری در جهان می باشد که در جنوب منطقه آناتولی مرکزی واقع شده است. این شهر که در استانی به همین نام (به عنوان بزرگترین استان ترکیه)، و هفتمین شهر پرجمعیت این کشور شناخته می شود، قدمت آن به 7000 سال قبل از میلاد برگشته و در طول تاریخ میزبان تمدن های بسیاری بوده است؛ از این رو، قونیه دارای جاذبه های گردشگری تاریخی و فرهنگی بسیاری بوده، بطوریکه مملو از مکان های باستانی با معماری باشکوه، مساجد، موزه ها و مقبره های مختلفی است که گواه تاریخ غنی آن می باشند.
از جمله مهمترین جاذبه های فرهنگی قونیه، واقع شدن آرامگاه مولانا جلال الدین بلخی در این شهر بوده که باعث می شود قونیه در بیشتر مواقع، با نام مولانا شناخته شود. همانگونه که پیش از این ذکر شد، مولانا برای بسیاری از مردم دنیا شخصیتی منحصر به فرد بوده و در همین راستا، هر ساله گردشگران داخلی و خارجی بیشماری برای شرکت در مراسم بزرگداشت مولانا و شناخت و درک این شخصیت بی نظیر، به قونیه سفر می کنند. در طول مدت برگزاری این مراسم، قونیه حال و هوای ویژه ای پیدا کرده و بدین سبب، مجموعه ها و شرکت های مسافرتی، برنامه و تورهای ویژه ای را برای سفر به قونیه، ترتیب می دهند.
17 دسامبر (26 آذر)، روز وفات شاعر بزرگ، مولانا می باشد و مراسم بزرگداشت وی، هرساله از تاریخ 7 تا 17 دسامبر (16 تا 26 آذر)، و در شهر قونیه ترکیه برگزار می گردد. شب درگذشت مولانا، به «شب عروس/شب عرُس (Sheb-i Arus)» یا «شب وصلت (Vuslat)» نیز معروف است؛ زیرا مولانا مرگ را پایان زندگی ندانسته و آن را راهی برای بازگشت به مبدا و خدا می داند و از این رو، از نظر وی زمان مرگش، شب لقای پروردگار و محبوبش می باشد.
به همین دلیل، از آن زمان تا به امروز بیش از 80 سال است که مردم و طرفداران مولانا این روز را در قونیه، محل دفن وی، به علت وصال مولانا با معبود خود، جشن گرفته و آن را سالگرد تجدید دیدار می نامند. در همین راستا، قونیه که به شهر شعر و عرفان معروف است، هر ساله در ماه دسامبر حال و هوای خاصی پیدا کرده، لذا توصیه می شود اگر قصد برنامه ریزی برای یک سفر متفاوت در اواخر پاییز را به ترکیه دارید، بهتر است سفر به قونیه و شرکت در مراسم بزرگداشت مولانا را اصلا از دست ندهید. لازم به ذکر است، در 29 سپتامبر (7 مهر)، نیز هر سال مراسم بزرگداشت دیگری به مناسبت سالروز تولد مولانا در قونیه برگزار می گردد.
در ماه دسامبر و دقیقا 10 روز قبل از سالروز وفات مولانا، برگزاری مراسم بزرگداشت وی آغاز می گردد که آداب ویژه ای نیز دارد. در این مراسم، جوانان لباس مردان جنگی دوران عثمانی را به تن کرده و پس از آن، به بالای تپه «کیقباد (Keykubat)»، محلی که برای اولین بار مولانا و شمس همدیگر را ملاقات کردند، می روند و از همان مکان، با نواختن ساز و دهل، به سمت آرامگاه مولانا به روانه می شوند. همچنین، در آرامگاه و موزه مولانا و محوطه آن، به مدت 10 شب برنامه های بسیار جالبی برگزار می شود که شامل موارد زیر است:
· خواندن اشعار مولانا
· سخنرانی
· رقص سماع و ...
رقص سماع که از سال 2008 در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است، هر ساله در مراسم بزرگداشت مولانا، اجرا می گردد. بنا بر ورایات، مولانا پس از اینکه شمس را دیده و مرید وی شد، به این رقص روی آورد و همچنین پس از غیبت ناگهانی شمس، مولانا ساعات طولانی در سلوک و تنهایی خویش سماع انجام می داد. وی سماع را با عنوان «لقاء الله و در آغوش گرفتن عشق» تعبیر کرده و معتقد بود این رقص آدمی را به کمال می رساند. امروزه، در این رقص دراویش و صوفیان، لباس های بلند سفیدی بر تن کرده و کلاه بلندی را بر سر می گذارند که آنها این لباس و کلاه را نماد کفن و قبر می دانند.
صوفیان در طول رقص، دست راست به سوی آسمان بلند کرده و دست چپ خود را به سمت زمین می گیرند و این حرکت نمایانگر واسطه بودن انسان بین خداوند و زمین است. در این رقص که در برخی از شهرها، بویژه در قونیه انجام می گیرد، دراویش و صوفیان به دور خود چرخیده و به حالت خلسه در می آیند. صدها سال است، رقص سماع به روش مولانا و به عنوان یک آیین مذهبی انجام و با جنبه بصری و زیبایی شناسی خود تاثیر بسزایی را بر روی مخاطبان دارد.